کتاب نیچه نوشتهی شتفان تسوایگ (پاراگراف کوتاه)
و این اتاق اثاثدار، در همهجا به همین شکل است، نام شهرها تغییر میکند، گاهی سورنتو است، گاهی تورینو، گاهی ونیز، گاهی نیس، گاهی مارینباد، اما اتاق اثاثدار همیشه همان است. همیشه اتاقی اجارهای، اتاقی غریبه با اثاثی بدریخت، کهنه و درب و داغان. با میز تحریر و تختخوابِ رنجاش، با تنهایی ابدیاش. در طول تمام این سالهای کولیوار دریغ از یک خشنودی و استراحت در محیطی شاد و دوستانه، دریغ از تن برهنه و گرم زنی کنار تنش، دریغ از بامدادی باشکوه از پَسِ هزاران شبِ کاریِ سیاه و ساکت. آه! چقدر تنهایی نیچه وسیع است، بیحد و اندازه وسیعتر از آن فلات علیای سلیس-ماریای خوشمنظره که حالا دیگر جهانگردها بین وقت ناهار و شام دوست دارند به دور آن چرخی بزنند: تنهاییش دنیا را فرا گرفته و از مرزهای زندگیش گذشته است.
پیام رنجبران(وبلاگ سیناپس)
برچیده از کتاب نیچه نوشتهی شتفان تسوایگ
ترجمه:«لیلی گلستان» (ص 12)
«نقاشی: نیچه از ادوارد مونک»