مطالعه تطبیقی رمان و فیلمنامه زنان کوچک 2019
«برای الهام که این رمان را دوست میدارد»
این مقاله آذر 99 در شماره 214 ماهنامه فیلمنگار منتشر شده!
مطالعه تطبیقی رمان و فیلمنامه «زنان کوچک»
«دیدار تازه با زنان کوچک»
پیام رنجبران
1
راز ماندگاری رمان «زنان کوچک» در چیست؟ اثری که 150 سال از زمان نگارش آن میگذرد، وقت انتشار طی دو هفته تمام نسخههای آن فروش رفت، رمان محبوب نسلهای مختلفی بوده و پی در پی خوانده شده، تا امروز بارها مورد اقتباس قرار گرفته و همچنان سرزنده و تندرست به حیات خود ادامه میدهد. داستانی که هیچ اتفاق شگرفی در آن رخ نمیدهد، نه هیچ حادثهی شگفتی و نه هیچ رخداد عجیبی که خواننده مات و مبهوت بماند. بدان معنا آنتاگونیست ندارد و حتی «عمه مارچ» ایرادگیر و بدزبان هم آنقدرها آدم بدی نیست. اما آنچه و هر چه هست تنها زندگیست و زندگی! گردآوری لحظههای آن، قطعههای شادیآورش، گاه حزنآلود و گاه بسی غمگیناش، و چیدمان مرتب و درستشان طوری کنار هم که با وجود اینکه مخاطب این اثر نسل جوان بهویژه زنان و دختران است، اما قلب خوانندگان بسیاری با هر سن و سالی را مورد تفقد قرار داده و به تپش وامیدارد؛ رمان «زنان کوچک» آنقدر لحظههای شیرین برایمان میآفریند که ما را به واژهی «مبادا» میرساند. مبادا این زندگی مورد آسیب قرار بگیرد، مبادا این روابط مستحکم مورد هجوم بیگانه واقع شود، مبادا فروبپاشد! مبادا و مبادا و همین مباداها موجب نگرانی و عاطفه میشود و گیرایی و جذابیت، آنچنان که دیگر نمیشود داستان را رها کرد. نیز این اهمیت و ارج و قرب و قدر زندگی و خواستن و ساختناش به جهان واقعیت و زندگی واقعی خواننده هم سرایت میکند. خود خانم «لوئیزا می آلکوت» نویسندهی رمان، رمز موفقیت یک داستان را در خطاب به «جو» یکی از کارکترهای اصلی اثرش حقیقت عریان شده در آن میبیند. چیزی میباید در داستان حلول کند که تا مغز استخوان خوانندهاش نفوذ کند. به یاد «کافکا» میافتیم که نوشتن را تنها آشکار کردن میدانست. آشکار کردن خود. آشکار کردن زندگی، همان کاری که آلکوت انجام میدهد. او نویسندهای «آری» گوست! نویسندهای که به زندگی آری میگوید؛ قدرت زندگی علیه نکبت، علیه تاریکی و انجام دادنش و به نمایش درآوردن آن. گرچه همانطور که عنوان کرده بنا بر سختیهایی که خود دیده بیشتر به مناظر شیرین زندگی توجه دارد، لیک با اینحال جوانب دیگرش چون غمها، دلتنگیها، تنهاییاش، غیاب دیگری، از دست رفتن عزیزان، دشواریها و مشکلاتش را نیز در نظر میآورد. بدینسان رابطهی اثرش با زندگی برقرار میشود و بدین سبب، سِحر این داستان و راز ماندگاریاش درست به دلیل همین ارتباط و پیوند عمیقش با زندگیست و انسان. و زندگی و چیستی و چگونگی رابطهی انسان با آن حرف دیروز و امروز نیست، ادامه و جریان دارد و به همین خاطر هر خوانندهای در هر دورهای سهمی برای خود در رمان «زنان کوچک» این شاهکار ادبیات کلاسیک مییابد. اثری که از زمان پیدایش خود، نویسندگان و اندیشهورزان بسیاری بهویژه از نسل زنان را تحت تاثیر خود قرار داده و منبع الهامشان بوده و در ستایش آن لب به سخن گشودهاند. از «سیمون دوبوار» که در کودکی نقش زنان کوچک را بهمراه خواهرش برای خودشان بازی میکردهاند تا «مارگارت اتوود» و «سوزان سانتاگ» که دلیل نویسندگیاش را وامدار «جو»ی «زنان کوچک» میداند، همینطور «سینتا اوزیک» که گفته «هزار بار این رمان را خوانده» تا غولهای ادبی بزرگی چون «دوریس لسینگ». «زنان کوچک» بازی ظریف احساسات و عواطف انسانی است بیآنکه در سانتیمانتالیسم فرو بغلتد و حول محور مفاهیم و مضامین بسیاری میچرخد از جمله وفاداری، شکیبایی، معنویت، وطنپرستی، ازدواج، آزادی و همچنین دیگر ارکان زندگی از قبیل ثروت، عشق و بقا که توجه بدانها به خصوص از منظر برانگیختن خواننده برای پیگیری ماجرا، پایههای اساسی یک داستان خوب نیز محسوب میشوند؛ گرچه در برخی فواصل که البته آن تعداد هم نیست موعظههای اخلاقی نویسنده کمی آزارنده میشود و جالب اینجاست حتی خودش هم به نوعی به خود در اینباره تذکر میدهد اما به هر تقدیر نمیخواهد در این بخشها از نقش آموزگار-نویسنده خارج شود، و البته از جایی که تقریبا همه چیز در این داستان به اندازه است و او پیشتر آنقدر ما را به لذت مطالعه رسانده که این موارد نیز قابل چشمپوشی است و آنچنان توی ذوق نمیزند؛ کما اینکه این اثر در سایتهای بزرگ کتابخوانی دنیا همچنان خوانندگان و رایدهندگان بسیاری دارد که نشان از اقبال فراوان و علاقهی مخاطبان به آن است. نیز این تعداد طرفدارن فراوان و اغلب دو آتشه، اقتباس سینماییاش را به کاری جدی مبدل میسازد. «زنان کوچک» سال 2019 توسط خانم «گرتا گرویگ» کارگردان آمریکایی و خالق «لیدی برد» مورد اقتباس سینمایی قرار گرفت. اقتباس از داستانی که در نهایت امر میخواهد به ما بگوید: چقدر زندگی، در کنار هم بودن و همدلی در آن اهمیت داشته و شاید تنها چیزی است که ما داریم.